بررسی جرم خرید و فروش جنین و نوزاد
امروزه همانطور که مشاهده میشود در مجلات، کتابها، همایشها، کلاسهای درس، فضای مجازی و … به ایجاد اعتقادات و باورهایی همچون کرامات انسانی و شان انسانیت بیش از پیش پرداخته میشود، لکن از سویی دیگر دیده میشود که این اعتقادات و باورها هر چه پیش میرود میان افراد جامعه کمرنگتر میشود و بسیار تأسف بار میگردد و متاسفانه باید اذعان داشت که شرایط بد اقتصادی و فقر حقوق شهروندی را به افول کشانیده است.
عوامل اجتماعی فروش نوزاد
شرایط بد اقتصادی و عوامل دیگری مانند شیوع اعتیاد و تکدی گری و … میان والدین اعم از مادر و یا پدر منجر به آن شده است که فروش نوزاد به طرز عجیبی گسترش بیابد که علت آن، زنان و مردان کارتن خواب و معتاد است که به جهت مشکلات خود پیش از وضع حمل، کودکشان را به افرادی که صلاحیت نداشته و یا دلالان پیش فروش مینمایند و بسیاری دیگر پس از وضع حمل نوزادان خود را به فروش میرسانند و در قبال نوزادشان مبلغی اندک دریافت مینمایند. نوزادان معصوم در آینده خود نقشی نداشته و توان مقابله را نداشته و دایما تا بزرگسالی در معرض آسیبهای روانی و اجتماعی بسیاری قرار گرفته و نهایتاً بسیاری از آن ها بالاجبار عضوی از اعضای سود جوی تکدی گری میگردند.
از طرفی نحوه دیگری از خرید و فروش نوزاد وجود دارد و آن عبارت است از اینکه افرادی که بچه دار نمیشوند از خانوادهای دیگر تقاضا مینمایند که برایشان با پرداخت هزینههای لازم طفلی را آورده و آن را حمل نموده و پس از وضع حمل، دریافت پول صورت گرفته و نوزاد تحویلشان میگردد. در این نوع خرید و فروش طی گزارشاتی که صورت گرفته است، خاصتا در بیمارستانهای دولتی، پولهای بسیاری جابجا میشود و حتی در این اثنی ردپای دلالان نیز دیده میشود که افراد نوزادان را از خانوادههای پرجمعیت و به عنوان نمونه در روستا ساکن هستند و تعداد زیادی فرزند دارند مثلاً ۸-۹ فرزند دارند و مجدداً خواسته و یا ناخواسته باردار میشوند خریداری مینمایند و نهایتاً به خانوادههایی که باردار نمیشوند، به قیمتهایی گزاف میفروشند.
شرایط سرپرستی نوزادان و کودکان چگونه میباشد؟
متاسفانه افراد زیادی در جامعه وجود دارند که توانایی باروری نداشته و بسیار علاقه دارند که کودکی را در آغوش بگیرند و او را بزرگ نمایند و تمایل زیادی به سرپرستی گرفتن کودکان بی سرپرست دارند و از این رو به پرورشگاهها میروند و درخواستی مبنی بر سرپرستی کودک مدنظر پر مینمایند لکن این امر بسیار طولانی است و شاید هیچ گاه شرایط مورد نیاز را نتوانند فراهم نمایند، درنتیجه زوجهای نابارور نیز حتی ترجیح میدهند بجای در پیش گرفتن راه قانونی و مراجعه به سازمان بهزیستی، از روشهای غیر قانونی استفاده نموده و نوزادی را برای سرپرستی انتخاب نمایند.
علل اصلی این امران است که:
۱-به ازای هر بچه ۷ خانواده در لیست انتظارند و حداقل ۲۰ الی ۲۲ ماه طول میکشد تا آن ها در نوبت باشند.
۲-فرآیندی که جهت سرپرستی نوزادان و کودکان وجود دارد مستلزم هماهنگیهایی است میان چندین سازمان همچو سازمان بهزیستی، نیروی انتظامی، اداره سرپرستی قوه قضاییه، سازمان پزشکی قانونی، مراکز درمان نابروری و غیره.
۳-داشتن شرایطی چون تمکن مالی متقاضیان، تقیید به انجام واجبات و ترک محرمات، سلامت جسمی و روانی، توانایی نگهداری نوزاد و کودک، عدم حجر، عدم محکومیتهای جزایی مؤثر با استناد به قانون مجازات اسلامی، عدم اعتیاد به مواد مخدر، عدم مصرف قرصهای روان گردان، عدم مصرف الکل، عدم ابتلا به بیماریهای واگیردار، عدم ابتلا به بیماریهای صعب العلاج، مقید بودن به یکی از ادیان مورد قبول در قانون اساسی و غیره.
تمامی این موارد منجر به طولانی شدن فرایند سرپرستی شده و نهایتاً ترجیح افراد نابارور به امور غیر قانونی و سودجویی دلالان را به دنبال خواهد داشت.
خرید و فروش نوزادان و قانون
خرید و فروش نوزادان و کودکان در قانون جمهوری اسلامی ایران جرم تلقی میگردد و قانونی با عنوان قانون حمایت از کودکان و نوجوانان در ۹ ماده به تصویب رسیده است که متاسفانه اشاره صریحی جهت خرید و فروش غیر قانونی انان نشده است تا ضمانت اجراهایی را در پی داشته باشد.
لکن در ماده ۳ قانون مذکور بیان شده است که هرگونه خرید، فروش و بهره کشی از کودکان به جهت اعمال خلاف مانند قاچاق و … شخص مرتکب به ۶ ماه تا یک سال حبس و یا پرداخت ۱۰ میلیون ریال تا ۲۰ میلیون ریال محکوم خواهد شد.
البته نکته حائز اهمیت آن است که اداره کل حقوقی قوه قضاییه در نظریه مشورتی ای در خصوص پدران و مادرانی که طفل خود را در اختیار دیگری قرار داده و در قبالان وجهی را دریافت مینمایند و فرزندخواندگی اتفاق می افتند، بیان داشته است که، این مورد نیز مشمول ماده ۳ قانون حمیات از کودکان و نوجوانان مصوب سال ۱۳۸۱ بوده و هرگونه خرید و فروش و بهره کشی جرم محسوب میشود و ضمانت اجرای کیفری را به دنبال خواهد داشت.
اما باید این نکته را در نظر داشت که بسیاری از افراد برای دور زدن قانون، از الفاظی چون هدیه و اهدا نوزاد استفاده مینمایند تا مشمول ماده صدرالذکر نگردند و از این رو خلأ قانونی به شدت در این حوزه احساس میگردد.
شخصی که نوزاد را خریداری نموده است را نیز میتوان برحس تعاریف آدم ربایی، آدم ربایی تلقی نمود و او را مورد تعقیب قرار داد چرا که طبیعت و ذات آدم ربایی آن است که وقتی شخصی توسط شخصی دیگری ربوده میشود، از حقوق انسانی خودش محروم میگردد حتی اگر که این کودک در مقابل مبلغی فروخته شود و در اختیار ثالثی قرار گیرد.
در فقه نیز خرید و فروش انسان وجود نداشته و این امر به جهت این که خلاف قانون است، مشمول تفاسیر ماده آدم ربایی بوده و آدم ربایی تلقی میشود. باید دقت نمود که مجازات جرم آدم ربایی بسیار سنگین بوده و متناسب با موضوع جرم ، شخص مرتکب به حبس تا پانزده سال و یا اعدام محکوم میگردد. این گونه مجازاتها که مجازاتهای سنگین تلقی میشوند در اصل راهکارهایی مناسبتر هستند برای مقابله با این گونه جرمها و راهی است برای برگردانیدن آینده روشن نوزادان و داشتن هویت او و بهره مندی از مهر اولیا.
تا به امروز متاسفانه این مسیه بسیار پیچیده و گسترده شده است که حتی نیروهای انتظامی واکنشهایی را نشان داده و بیان میدارند و این امر جرم بوده و به محض مشاهده بی شک با ان برخورد خواهد شد. برخی نیز ذکر کردهاند که جهت پیشگیری از خرید و فروش کودکان و نوزادان باید که ابتدا زنان آسیب دیده را مورد توجه قرار داد، زیرا اکنون بیش از ۱۵۰۰ زن معتاد در تهران وجود دارند که به اعتیادشان معترف هستند، در حالی که این امار در ۴ سال گذشته ۱۰۰ زن در تهران بود و این امار ها موجب نگرانی است.
خرید نوزاد و مشکلات شناسنامه ای
خرید و فروش نوزادان در نظم سجلی کشور نیز اخلال وارد مینماید که تبعات اجتماعی فراوانی را به دنبال داشته زیرا که وفق قانون مشروعیت ولادت از اهمیت بالایی برخوردار است و باید که مشخص گردد. در کشور جمهوری اسلامی ایران افرادی که فاقد شناسنامه هستند از بسیاری حقوق محروم میشوند به عنوان نمونه: حق تحصیل، حق سیاسی، حق اجتماعی، حق بیمه، حق مشارکتهای سیاسی و غیره. این وضعیت باعث بی هویتی آنان و بروز مشکلات روانی شده و حضورشان در جامعه دارای خطراتی جبران ناپذیر بوده و باید ذرصدد این امر برآمد و از وقوع این مصائب جلوگیری نمود.

در بحث اهدای جنین نگاه قانونگذار چگونه است؟
نسبت به اهدای جنین، قانون اهدای جنین به زوجین نابارور، مصوب ۲۹تیر ۱۳۸۲، تصویب و لازمالاجرا شده است. از اینرو، نظر به فقدان قانون خاص نسبت به استفاده از رحم جانشین، اقدام والدین ژنتیکی و حملکننده جنین یا اشخاص ثالث، نوعا مبتنی بر انعقاد قرارداد خصوصی در چارچوب ماده ۱۰قانون مدنی و با رعایت الزامات مربوط به قواعد عمومی قراردادها و تجویز شرعی حاصله، حسب مورد است، اما این موضوع درخصوص اهدای جنین و گامت متفاوت بوده و طرفین در چارچوب شرایط قانونی مقرر در آن باید عمل کنند.
البته؛ برخلاف اهدای جنین، در روش استفاده از رحم جایگزین، دادگاهها و محاکم قضائی مجاز به صدور مجوز قانونی لازم و صدور رأی در اینباره، جز نسبت به مطالبات یا خسارات موضوع قراردادهای ارجاعی نیستند. علاوه بر این، برخلاف روش استفاده از رحم جایگزین، وضع حقوقی جنین حاصل از اهدای جنین، از حیث نفقه، نسب، وراثت و مانند آن به جهت تصویب قانون خاص و آثار حاصل از آن مشخص است. همچنین، با عنایت به تصویب قانون اهدای جنین نحوه درخواست و اعمال آن، به ترتیب مقررر در این قانون تعریف و مشخص شده است، اما نسبت به روش استفاده از رحم جانشین، به لحاظ فقدان قانون خاص، روشها و اقدامات طرفین، جز نسبت به امور پزشکی ذیربط و ضروری، بنابر تعدد و تفاوت توافقات و تصمیمات متفاوت خواهد بود.
در این شرایط پیامدهای مترتب بر کتمان هویت واقعی کودکان خریداریشده، مثلا تقسیم ارث چه میشود؟
در رابطه با پیامدهای مترتب بر کتمان هویت واقعی آن کودکان، در زمان فوت یا متارکه پدران و مادران مفروض و غیرواقعی آنها و یا اقدام بعدی هر یک از آنها در ازدواج مجدد و مخالفت زوج یا زوجه بعدی با تداوم ثبتنام آنها در شناسنامه آنان، حسب مورد بوده تا خود و همسر خویش را نسبت به موضوع وراثت احتمالی آن کودکان بیگناه در آتیه مصون بدارند. در چنین حالتی، مشکلات هویتی و قانونی آن کودکان صدچندان میشود؛ از یکسو، هویت واقعی آنها مشخص نیست و از سوی دیگر، پس از سالها وو مناسبات عاطفی و خانوادگی فیمابین با پدر و مادر مفروض آنها، باید در معرض اختلافات آنان به علت جدایی یا تلاش برای خروج احتمالی آن کودکان از شناسنامه خویش در اثنای ازدواج جدید آنها با هدف محرومکردن آن فرزندان از ماترک آتی خود قرار گیرند. سوءاستفادههای احتمالی از آنها در قالب «کودکان کار- کودکان فحشا و…» خود حکایت تاسفبار دیگری است.
با توجه به گسترش خرید و فروش جنین و نوزادان آیا پیامدهای حقوقی و اجتماعی دیگری به جز ارث بر آن مترتب است یا خیر؟
صرفنظر از مسئولیت قانونی و حقوقی، پیامدهای دیگری را میتوان بر شمرد، از جمله:
نامشخص بودن هویت واقعی و حقیقی کودک و پیامدهای احتمالی مترتب بر کشف هویت وی در آینده نسبت به سلامت عاطفی، روحی و روانی آنها.
تاثیر اختلافات خانوادگی فیمابین پدر و مادر مفروض و غیرواقعی (خریدار جنین و نوزاد) بر سرنوشت جاری و آتی آنها از حیث تداوم وضع فرزندخواندگی غیررسمی آنان یا تحقق وضع ماترک و وراثت.
فقدان رابطه عاطفی و ژنتیکی ناشی از عدم انتساب نسبی یا سببی نسبت به جنین و کودک خریداریشده و احتمال رهاسازی آتی آنها و بلاتکلیفبودن وضع ناشی از نامعلومبودن هویت واقعی آنها.
عدمثبت و ضبط مستند و مقرون به واقع هویت جنین و کودکان خرید و فروش شده در مراجع قانونی و رسمی کشور و فقدان هر گونه آمار مستند و مشخص از آنها.
امکان سوءاستفادههای متعدد جنسی، عاطفی، کودکآزاری و فروش مکرر نوزادان مزبور و نیز فحشا و استثمار جنسی آنها و آسیبهای اجتماعی مترتب بر آنها.
منتفینبودن امکان هدایت و تبدیل نوزادان و کودکان خریداریشده در قالب واگذاریهای موقت به شکل «اجاره کودک- کودک کار- کودک تنفروش و…»
در رابطه با علل و عوامل فروش جنین و نوزاد و روند فزاینده آن در جامعه شاید دلایل بسیاری قابل بررسی باشد اما قبل از ورود به عوامل موثر، میخواهیم بدانیم خلأ قانونی تا چه میزان بر این امر تاثیرگذار بوده است؟
به لحاظ خلأ قانونی شدید نسبت به کودکان بدسرپرست و بیسرپرست و عدمحمایت حقوقی و قانونی همهجانبه از آنها در شناسایی و تضمین حقوق اساسی آنان در همه زمینهها و حالات قابل تصور و پیشبینی براساس استانداردهای بینالمللی حقوق کودک، باوجود تعهد بینالمللی دولت ایران در الحاق به پیمان جهانی حقوق کودک و پروتکلهای الحاقی مربوطه. علاوه بر این، باید از عدمبازدارندگی قوانین از حیث مسئولیت قانونی مترتب بر خرید و فروش کودکان و عدمتوجه لازم مقنن نسبت به این پدیدهه شایع و فزاینده در جامعه از حیث حقوقی نام برد. باتوجه به قیمت پایین خرید و فروش جنین و نوزاد، شرایط نامساعد اقتصادی والدین اصلی کودک نقش مهمی در این پروندهها دارد!
به دلیل عدمتوانایی مالی و درآمدی مناسب پدر و مادر واقعی نوزادان و کودکان در معرض فروش و واگذاری، فقر مطلق و غیرقابل انکار خانوادههای آنها و عدمحمایت دولتی لازم و همهجانبه از آنان برای حفظ و نگهداری، آموزش، درمان و تأمین هزینههای رشد و تعالی کمی و کیفی آنان، باعث میشود شاهد فروش این کودکان باشیم. نبود احساس امنیت نسبت به سلامت، شغل، آینده و سرنوشت نوزادان و کودکان بسیاری از خانوادههای دارای وضع معیشتی و اجتماعی نامناسب، میتواند زمینهتحقق آن را فراهم کند. لازم به ذکر است؛ «امنیت انسانی»؛ از واژگان وارده بر ادبیات حقوق بینالملل و اسناد بینالمللی سازمان ملل بوده که در سالهای اخیر، مورداستفاده متعدد این سازمان، نهادهای کمکرسان به توسعه ملی و سازمانهای غیردولتی و بینالمللی قرار گرفته است.
عدهای معتقدند یکی از دلایل گرمبودن بازار فروش جنین افزایش ناباروری در زنان و مردان است؟
یکی از این عوامل همین امر است. در شیوع فزاینده ناباروری زوجین جوان ناشی از عوامل محیطی چون آلودگی روزافزون هوای کلانشهرها مانند تهران، وجود گسترده امواج الکترومغناطیس (پارازیتها)، مواد غذایی ناسالم و نگهدارنده، آسیبهای ناشی از زندگی شهری و… و نیاز مبرم آنها به داشتن فرزند، بهمنظور حفظ زندگی مشترک و پرهیز و جلوگیری از طلاق و ازهمپاشیدگی آن، زوجهای جوان را مجبور به انجام چنین اقداماتی کرده است.